اومدم پستهای این بلاگ رو خوندم انگار من اینا رو ننوشتم؛ انگار "منـ"ی که بقیه میشناسن اینا رو ننوشته. گمون کنم اینجا غمگینترین و خالصترین حرفهام رو مینویسم. غمگینترین و تلخترین و سختترین و نگفتنیترین حرفهام رو اینجا نوشتم. "من"ترین منِ ممکن همینهاست که میبینید. ضعیفترین نسخه از من!
میتوان ساعات طولانی
با نگاهی چون نگاه مردگان، ثابت
خیره شد در دود یک سیگار
خیره شد در شکل یک فنجان
در گلی بیرنگ، بر قالی
در خطی موهوم، بر دیوار
درباره این سایت